سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مترو نوشت

بعد از سفرهای مکرر با تکنولوژی تندرو یا همان متروی خودمان  ، کشفیاتی کرده ایم  که اینجا به عرض می رسانیم :

متوجه شدیم مترو یک کسی هست مثل پدر یا برادر یا عمو.. دایی ... بنا برتحقیقات مفصل ، علما به این اجماع رسیدند

مترو محرم است ! باور کنید !

 از همان بدو ورود ، آن هم به شیوه ی هُل ، روسری ها را می توانید از سرتان در بیاورید و فکر کنید خانه ی خاله تان هستید . اگر هم در نیاورید فشار جمعیت به شما حالی می کند اینجا خانه ی خاله است (خاصه مسیر سمت امام خمینی ) . کلا ً راحت باشید . موهای تان را شانه کنید ، آرایش کنید ، لباستان را مرتب کنید ، از شیشه های مترو هم به جای آینه استفاده کنید و اصلا باکتان نباشد که که یادتان رفته آینه جیبی تان را همراه بیاورید ، به خودتان خووووب برسید و بی خیال این شوید که دارید به ایستگاه نزدیک می شوید و جماعتی بس عظیم و منتظر، آماده ی حمله به درب های مترو هستند . فکر کنید همه پدر و برادر شمایند اگر هم پسر خاله ، پسر عمو را محرم می دانید که چه بهتر ! این همه محرم حیف است خودمان را ترگل ورگل نکینم هااااا؟!!

2 . دم کنی قابلمه

لوازم آرایش مرغوب

صابون های سازگار با پوست لطیف تون

دونات و لواشک لقمه ای به مقدار فراوان

دستکش های جادویی

جلد کتاب آماده

پارچه ی خشک کن برای روی ظرف شویی تون

دستمال  سه تا هزار

و چیزهای دیگری که اذ ذکر آنها معذوریم !

 بووووووووووووووووووق

...... موجود است . خانوما کسی نخواست ؟

3 . آدم های تهران اصولا خیلی مهربانند . همه شان  همه ی راه ها را بلدند . هر وقت در مترو مسیر را بلد نبودید از مامور ویژه بپرسید اگر پیدایش نکردید ، از هرکسی که از قیافه اش خوش تان آمد یا به نظر موجه می آمد سوال کنید ولی فقط سوال کنید و رد شوید . یک هو حس نکنید این همان شاهزاده ای است که سالهاست منتظرش بودید . اینجایش به من ربطی ندارد ها ! 

4 .  اگر مطمئنید  از نقشه های روی دیوار ایست گاه ، مسیرتان را پیدا کرده اید ، سخت در اشتباهید . خلافش را باید بروید ! اگر هم درست بود که خیلی باهوشید . 

5 . همیشه در ایست گاه تعدادی آدم هست که نه می خواهند جایی بروند نه خسته اند نه خوابشان برده نه منتظرند نه ... بیخودی بهشان فکر نکنید ، به جایی نمی رسید .

6 . اگر در قطار جای نشستن بود ، باز هم بایستید ! چون وقت پیاده شدن تا از جای تان بلند شوید و نزدیک درب بیایید چند بد و بیراه می شنوید ، لباس تان کج و کوله می شود ، کش چادرتان خفه تان می کند ،خودتان جلو و کیف تان پشت سر شماست و خلاصه اعصاب است که از شما خرد می شود !

بقیه این پست باشد برای بعد .